پستـــــ ثابتـــــ

  مَن هَمینَم...نَه چشمآטּ آبــﮯ دارَم...نه کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد...

هَمیشِه کَتآنـﮯ مـﮯ پوشَم عِشوه ریختَن رآ خوب یادَم نَداده اَند...

وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ ، بوﮮ اُدکُلنَم مَستت نمیکُند... .

نگرآטּ پآک شدטּ رُژ لَب و ریملَم نیستَم ...

لآک نآخن هآیم اَز هزآر مترﮮ داد نمیزَند.

گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه بلنَد دآد میزَنم

خدآیَم رآ بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم.......

و بَعضـﮯ آدم هآﮮ اَطرافَم رآ هَم بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم

بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ گوشـﮯ پِچ پِچ کُنم

" من " اَگر بگویَم دوستَت دآرَم....... 

دوست دآشتَنم حَد ومَرزﮮ ندآرَد

مَن خآلِصآنه هَمینَم

سلامــ خوشــ اومدیــد .

منو با عنوانــ " من میــ ✖ــروم تو هـ♥ـم بیــــ✖ــا " لینکــ کنیــد...

کچلــ شیـــ اگه نظر نزاریـــــ.

کپـــی برداریـــ موقوفــــــــــ.

برای درستــ خوندنـــ فونتـــم با فایِـــــــر فاکســـ وارد بشیِِِِــــد...

خنکـــای بهشتــ گوارایتانـــ

تو ﻣﮯتَوانـﮯ روسَری نِصفه نیمه اَت را هِـﮯ بَرداری وَ دوبـآره بِگُذاری


ﻣﮯتَوانـﮯ گـآه بادبِـزَنــَـش کُـنـﮯ


ﻣﮯتَوانـﮯ مآنتو سِـفید نازُکــِـ چَـسبانِ کوتـآه بِــپوشـﮯ تا گــَـرمَتــ نشـَـوَد


ﻣﮯتَوانـﮯ شَـلواری بِـپوشـﮯ ڪﮧ دَمپایـَش تا صَـندَلتـ 20سانتـﮯ مِتـر فاصِلهـ


داشتهـ بآشـَـد ، ﻣﮯتَوانـﮯ جورابــ هَـم نـَپوشـﮯ


لآکــ هـَم ڪﮧ لابــُـد خُنــَـک کُـننده اَستـــ


بـوی ادکُلنتــ هـَم میتوانـَد تا 10 مِتــر پشتــِ سَـرَت تعقیبتــ کُــنَد


بَستــَنـﮯ هـَم لیــس بِـزن روی نیمکـَـتـــ پارکـــ


فـَـرض کـُـن اینـها بَـلـَد نیستَـند مِثــل تو باشَـند


فـَـرض کـُـن اینـها عـآدَتــ کـَرده اَند بهـ این پارچهـ سیـــآه دَر این گـَـرما


فـَـرض کـُـن گـَـرمِشان نمـﮯ شَـود


فـَـرض کـُـن تو روشـَـن فِکـری و اینهـآ اُمـُـل


آخـَر تو چه میدانـﮯ چـآدُر ترنـُم عـَطر یـآس استـ دَر فضـای غُبـار آلودِ دُنیـا؟


آخـَر تو چه میدانـﮯ حِـجابـ خُـنکا و زیبایـﮯ به وجود هَـر دُختـَر مـﮯنِشـانَد؟


تـو ﻣﮯتَوانـﮯ خـوش باشـﮯ به عـَـرق نَـکردَن دَر دُنیـا


خُنـَکای بهشــت گوارایِتـان دُختـَـران چــآدُری

ادامه نوشته

یــآدتانــ باشد انتخــآبــ با خودتـآنــ استــ

بآﻧـפּﻳﮯ ﻣﮯﮔفت :

 عُبور بآכ ﺍَﺯ لآی چَترهآی ﺑِﻠפּ כَ ﺭآ ככَ

ـَـטּ تآر ﻣפּﻳﮯ رآ ڪﮧ پیشآﻧﮯ اَم ﺭﺁ قِلقلَـڪــ ﻣﮯ כاכ

ﺑﮧ ﺯﻳﺮ ﻣَﻘﻨﻌﮧ כﺁﯾَﺖ ڪَﺮכَ

ﺑﮧ آستیـלּﮬﺂﻯ ڪפּﺗﺂﮦ ﻣﺂﻧﺘפּﺍَﺕ ﺧﻴﺮﮦ ﺷُכم

ﻭَ ـَـטּ  ﺳﺂﻕ כَﺳﺖ ﻩﺂﻳَﻢ ﺭﺁ ﺻﺂﻑ ڪَﺮכَم  

ﺑﮧ مانتـפּ ﻧﺂﺯُڪ و یَقینـاً ﺧُﻨَـڪ ﺗـפ فـِڪﺮ ڪَﺮכَم

ـَـטּ چــכُﺭَﻡ ﺭﺁ ﺭﻭﻯِ ﺳَﺮَﻡ ﻣُــﺮَﺗَـﺐ ڪَﺮכَم

بَرآی ﻣـَـטּ ﻩَﻤﻳـלּ ﺑَﺱ ﺑـפּכ ڪﮧ ﺭﺁﻧَـﻨـכ ﺗﺂڪﺴﮯ

 ﻣـَـﺮﺁ ـﺂﻧــפּ ﺻِـכ ڪُـﻨَـכ ﺗـפ ﺭﺁ خـآﻧــפּﻣﮯ

       

ﺁﮪـآی ـﺂﻧــפּﻡ ﻭ כُﺧﺘــَــﺮخـآﻧــפּﻣﮯ ڪﮧ آرِزوتـــ غَرﺑﮯ شُـכَﻧﮧ

ﺑِــכפּלּ ﭼﻴﺰﻯ ڪﮧ برآی شُمــــآ آرزوستـــ برای اפּنــآ خـآطِره شُده

اפּنــآ כﺁﺭَלּ ﺑﮧ ﭼﻴﺰﻯ میرِسَــטּ ڪﮧ ﺗـפ ﺍَز כﺁشتَـنِش خجـآلَت ﻣﮯڪشـﮯ :

ﺣِـجــــآبــــــ 

 

خوبــ نگاهِشــآن ڪَﺮכ ... ـﻴﺮﮦ ﺷُـכ ... ﻭَﻗـﺘﮯ ﻋُﺒـﻭﺭ ڪَﺮכَלּ

ﻗﻴــﺂﻓﮧ حَـق ﺑﮧ جآنِب گِرِفتــ و گُفتــ :

اَگـَر اینهـآ مُـراعاتــ ﻣﮯڪَرכَלּ ڪﺂﺭمآ ﺑﮧ اینــجآ نمـﮯ ڪِشـیـכ

ﺍِﻧـﮕﺂﺭ ﻧﮧ ﺍِﻧـﮕﺂﺭ ڪﮧ هَمیـלּ ﭼٙﺸﻤﺂלּ ﺧﻴﺮﮦ ﻣﺂﻧכ ﺍﻭ כﻭﺳﺘـﺂﻧِﺵ

כُﺧﺘــَــﺮآלּ ﺭﺁ ﺑﮧ جِلـפּﮦ ﮔـَری تَرقیبــ ﻣﮯڪَرכ

ــכِـלּ ﺑﺂشَـכ

 اِﻧﺘـِﺨﺂﺑـــ با خـפּכِـלּ ﺍَﺳﺘــــ

اللــــــــهم عجـــلــــ لولیکـــ الفرجـــــ...

دختران هرچقدر می توانند بد حجابی کنند

لباس های بدن نما بپوشند,در خیابان عشوه گری کنند,موهایشان را به نمایش

بگذارند و بی خیال محرم و نامحرم

پسران نیز فقط به فکر شهوت رانی باشند و اصلا به محرم و نامحرم توجه نکنند

دوست دختر و دوست پسر پیدا کنید و به شهوت رانی بپردازید

 فقط و فقط در این دنیا خوش باشید

مگر دنیا چند روز است ؟؟

آیا این شهوت رانی ها دائمی و همیشگی ست ؟؟

خیر دوست عزیز  !! چنین روزهایی نیز در پیش است پس ببینید

تصویر زیر از مکانی ست که به آن غسال خانه می گویند

واینجور که گفته می شود همه ما یک روزی روی تخت غسالخانه  حمام خواهیم کرد

,حتی شما دوست عزیز

 

البته از اینجای کار به بعد قادر به انجام کارهای قبل مانند شهوت رانی نیستید

در ادامه  شما را در پارچه سفیدی به اسم کفن می پیچند و

 در یک اتاق کوچک مانند اتاق زیر قرار می هند

ی گویند اسم این اتاق کوچک قبـــــر است و خیلی تاریک است


بعد دهنه قبـــــر یا همان اتاق کوچک را می بندند


چقدر دنیا خوب بود لذت داشت !! ولی این اتاق بسیار تاریک است


گفته می شود نسبت به کارهایی که


در دنیا انجام داده اید بازخواست می شوید


شرمنده که از اینجا به بعد تصویر ندارم تا تصویری برایتان توضیح دهم!!!


حضرت محمد (ص)  شب اول قبر را سخت ترین شب می داند


امام صادق (ع) می فرماید در این شب است که دو فرشته نکیرو منکر


نزد شما می آیند و در مورد اعمال تان در دنیا از شما سوال می کنند


من و شما چه جوابی به آنها می دهیم ؟؟؟


واقعا چه جوابی؟؟

 

زیبایی "چادر مشکی ام" را ترجیح می دهم


بر همه ی برندهای دنیا

 

 کدام برند و اسمی با اعتبار تر است

 

 از نام "مادرمانـ حضرتـ فاطمهـ زهـرا"

 

یادمان نـــرود

 
گاهی به گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم...


یادمان نـــرود


فضای مجازی هم محضر خداست...


در روز حساب تمام این سایت ها....تمام کلیک ها...یاهو مسنجر...


آیدی ها...چت روم ها...لایک ها و ...


به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان....


نکند که شرمنده شویم...


گاهی روی مانیتور کامپیوتر بچسبانیم


"ورود شیطان ممنوع"

خـــــــــدا از آنچـه فکر میکنیـد به شما نزدیکتــر استـــ

כﺧﺘﺮﺧﺎﻧפּﻣﮯ ﮐﮧ ﻣﻴﮕﮯ با ﭼﻨـכ ﺗﺎ ﭘﴪכפּﺳﺘﮯ פּ ﺑﮧ ﺍﻳـטּ ﻛﺍﺭﺕ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﮯﮐﻨﮯ

כﺧﺘﺮﺧﺎﻧפּﻣﮯ ﮐﮧ ﭼﭗﭼﭗ ﻧﮕﺍﮦ ﮐرכטּ ﯾﮧ ﭘﴪﯣ ﻣﻴﺮی פּﺍﺳﮧ כפּﺳﺘﺎﺕ

 ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﮯﻛﻨﮯ פּכﻟﺖ ﺧـפּﺷﮧ ﮐﮧ כפּﺳﺘﺎﺕ ﺑﮧ ﺗـפּ ﺣﺴـפּכﻳﺸـפּטּ ـכ

כﺧﺘﺮﺧﺎﻧפּﻣﮯ ﮐﮧ ﻣﻴﮕﮯ ﺍﺯ ﺍﻳـטּ ﺳﺮﺧﻴﺍﺑـפּטּ ﺗﺎ פּטּ ﺳﺮﺧﻴﺍﺑـפּטּ 

ﺑﺮﺍﺕ ﺻﻒ ﮐﺸﻴـכטּ פּ ﮐﻴﻒ ﻣﮯﻛﻨﮯ

آﻗﺎ ﭘﺴریﮐﮧاﻓﺗﺨﺎﺭﺕ ﺍﻳﻨﮧﮐﮧﺟﻠـפּ ﭘﺍی ﻩﺮ כﺧﺘﺮیﮐﮧﻣﮯﺍﻳﺳﺘﮯ،ﺑﮭﺖ ﭘﺎ ﻣﻴـכ

آﻗﺎ ﭘﺴﺮی ﮐﮧ כﻟﺖ ﺧـפּﺷﮧ ﮪﺮ ﺭפּ ﺑﺎ ﻳﮧ ﺭﻧﮓ כﺧﺘﺮ ﻣﻴﺮی ﺑﻴﺮפּטּ

آﻗﺎ ﭘﺴﺮی ﮐﮧ כﻟﺖ ﺧـפּﺷﮧ ﺑﮧ ﻣـפּﮪﺎی ﺳﻴﺦﺳﻴﺨﺖ פּ ﻓﮑﺮ ﻣﮯﻛﻨﮯ 

כﺧﺘﺮﺍ ﺑﮭﺖ ﻧﮧ ﻧﻤﻴﮕـטּ

✔ ﺑﻠﮧ ﺑﺎ ﺷﻤﺍﻡ

✔ ﺑﺎﻳـכ ﺑﮭﺖ ﺑﮕﻡ :

 ﺟﻨﺲ ﺍﺭﺯפּטּ ﺯﻳﺎכ ﻣﺸﺘﺮی כﺍﺭﮦ

ﺭﺍﺳﺘﮯ ﺑﺭﺍכﺣﺎﻟﺖ ﭼﻃـﻭﺭﺍﺳﺖ ؟ ﻣـפּﻓﻖ ﮧ ﺑﺎﻟﺍ ﮐﺸﻴـכטּ ﺷﻠـפּﺍﺭﺕ ﺷـכی؟

ﺍﺑﺮפּﮪﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﭼﻃـﻭﺭ ؟ ﭘﮫـטּ ﺑﺮכﺍﺷﺘﮧی ﻳﺎ ﺑﺎﺭﻳﮏ؟

ﺷـכ ﻳﮏ ﺑﺍﺭﻩﻢﮐﮧﺷـכﮧﺧﺎﻃﺮﺧــــכ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﮦ ﺑﮧﻧﺎﻣﺤﺮﻡﻧכﺍﺭی؟

ﮧ ﺑﮕـפּﻳﻢ ؟؟؟

24ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺷﻴﺮﻣﺮכﺍﻧﮯ ﺑـפּכﮦﺍﻧـכﮐﮧﺗﺎ ﺁﺧﺮﻳـטּ ﻗﻃﺮﺧــפּטּ ـפּכ ﺭﺍ ﻓـכﺍﻳﮯاﻳـטּ

ﻣﺮﺯפּﺑـפּ ﻛﺮכﮦﺍﻧـכ ﺗﺎ ﺍﺳــــــﻟﺎﻡ ﺯﻧـכﮦ ﺑﻤﺎﻧـכ

ﺧﺎﮎ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺧــפּטּ ﺷﻬـــــכ ﺳﻴﺮﺍﺏ ﺍﺳﺖ...

ﺧــפּטּ ﻫﺎی ﺯﻳﺎכی ﺑﺮﺍی ﭘﺎﻳﻤﺎﻝ ﻛﺮכטּ ﺑﺎﻗﮯ ﻣﺎﻧכﮦ ...

ﻧـــــــــﮕﺮﺍטּ ﻧﺒﺎﺷﻴــــــــכ...

ﺁﻩﻨﮓ פּ ﻋـפּﺷـכ...

ﻩﺮﮐﺲ ﻧـפּﺷﺘﮧ روﻋﮑﺲ ﺑﺎﻟﺎ ﺭو ﻣﮯﺧפּכ ﮕﮧ تا بهش ﺑـכ

از اﻳטּ ﮧﺑﻌכ ﮐﺴ ﺭو פּاﺳﮧ ﭘـﺎﻡ ﺧﺒﺮﻧﻤﮯﻛﻨﻢ ﮪﺮﻛﮯ ﻣﺮﺍﻡ כﺍﺭﮦ خوכش ﺑﻴﺎכ



[❤ الــلــهم عجــل لولیکــــــ الــفــــرج ❤]

قــدر نجـابتتـــــ را بدانــــــــــ

یه روز یه پسر اﻧﮔﻠﻴﺴ میاפ با طعنه به یه پسر ایراﻧ ﻣﻴﮔه :


چرا خانوم هاتوטּ نمیتونن با مردای ایرا دست بدטּ یا لمسشوטּ کنن؟

ﻌﻨ


مردای ایرا

اﻳﻨﻘפ شهوت پرستن ﻛه نمیتونن خو
פشونو کنترل کنن؟

پسرס لبخندی میزﻧه و ﻣﻴﮔه ﻣﻠﻜه انگلستاטּ میتوﻧه با هر مردی دست ﺑפס ؟

و هر مردی ﻣﻠﻜه انگلستاטּ رو لمس ﻛﻨ ؟

پسر اﻧﮔﻠﻴﺴ با عصبانیت ﻣﻴﮔه ه ﻣﮕه فرפ عاפﻳﻴه ؟

فقط افراפ خاص میتونن با ایشوטּ פֿر رابطه باشن...

ﺑﻌפ پسرס ﻣﻴﮔه :

خانومای ما ﻫﻤه ﻣﻠﻜه هستن...

پس
פختر خانومای عزیز یا بهترס بگم ﻣﻠﻜه های عزیز

פر خوפتونو ﺑפوﻧﻴפ ، نذارین هر פֿﺳﺘ פֿستای پاکتونو لمس ﻛﻨه...


                


سایه ها محصول پشت کردن دیوارها به آفتاب اند؛


گستاخی دیوارها را تقلید نکنیم، تا آفتابی بمانیم ...

دوباره همــــــــه چیز را شــــــروع میکنـم

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم،

فهمیدم که بیمارم …

خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق

نیاز دارم، 

تنهایی 

سرخرگهایم را مسدود کرده بود …

و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.

به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با

دوستانم باشم و آنها را درآغوش بگیرم.

بر اثر حسادت زمین خورده بودم و

چندین شکستگی پیدا کرده بودم …

 فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم،

چون نمی توانستم دیدم راازاشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم!

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد

که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز

با من سخن می گوید نمی شنوم …!

خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد

و من به شکرانه‌اش تصمیم گرفتم

از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش

برایم تجویز کرده است استفاده کنم :

هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم،

قبل از رفتنم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .

هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و

یک لیوان فروتنی بنوشم. زمانی که به خانه برمیگردم

به مقدار کافی عشق بنوشم . 

 و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده

مصرف کنم.

امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:

رنگیــــــــــــن کمـــــــــــانی

به ازای هرطوفان،لبخندی به ازای هر اشک،

دوستی فداکار به ازای هر مشکل،

نغمه ای شیرین به ازای هر آه و

اجابتی نزدیک برای هر دعا

سخن آخر آن که عیب کارم در اینجاست که من

«آنچه هستم»

را  با

«آنچه باید باشم»

اشتباه می‌کنم! خیال می‌کنم که آنچه  که باید 

باشم هستم، در حالی ‌که  آنچه که هستم نباید باشم.

حـــــواست باشد بانــــــــــــو!!!

اسمش شد مـــــــــــد!!!


شلوار لــــــی را برایمان فرستادند،اول زیاد هم بــــد نبود،

بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا


پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد و دخترانه اش از پایین


چادر شــد مانتو های بلند،مانتو ها ذره ذره آب رفت،


حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز 


نامید،چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده،


یا آنقــــــدر نازک که


بودنش طعنه ایست به نبودنش


حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده،


روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته!


مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم

مـــــــــــــــــادر

را اسوه پاکی و

 پــــــــــــــــــــدر

را مظهر  مردانگی میدانند؟!!!


یه روز یه دختــــــــــر باحجـــــاب میره دانشگاه

یکی از دوستای بــــی حجــــابش میخواد مسخرش کنه

میگه تازگی ها دیــــــوانه ها خودشونو جلد میکنن

همه میخندن

دختــــــر باحجـــــاب در جوابش میگه

تا حالا دیدی رو پیــــــکان 48 چــــــادر بکشن؟؟!!؟

والــــــــــآ

امروز شیطان شدی ،


چشم های پسران را

فردایی زود ،شیطان می شوند هزاران چشم ... 

دل همسرت را؛ 

حواست باشد بانو! 

چیزی که عــــوض دارد گلـــــــــ ـ ـــه ندارد!

+به خواسته ی یکی از دوستان ادامه مطلب پست قبلیمو گذاشتم رو صفحه اصلی

دیـــــــگه یادم رفته پــــــرواز

+مــــــــــــــــــــــــن و تـــــــــــــــــــــو دو تا پرنــــــــــــــــــــــــده

تو قفـــــــــــــــــــــــــــــــس زندونــــــــــــــی بودیم

جــــــــــــــــــــــــــــــای پر زدن نداشــــــــــــتیم

ولی آسمـــــــــــــــــــــونی بودیم

ابرو بارونــــــــــو میدیم

اما دنیامون قفس بود

چشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم به دور دســـــــــــــــــــــــــتا نداشتیم

همینــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم واســـــــــــــــــــــــــــــه ما بس بود

امـــــــــــــــــــــــــــــــــا یک روز اونـــــــــــــــــــــایی که

 مـــــــــــــــــــــــــــــارو با هم دوســـــــــــت نداشتن

تــــــــــــــــــــــــــورو پردادنو جــــــــــــــــــاتم

یه دونــــــــــــــــــــــه آینه گذاشتن

منه خــوش باوره ساده

فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک میکردم روبه رومی

گاهی اشـــــــــــــــــــــــــتباه میکردم

من کدومـــــــــــــــــــــم تو کدومی

باتو زنـــــــــــــدگی میکردم

قفسه تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنگ و سیاهو

عشــــــــــــــــــــــــــــقه تو از خاطـــــــــــــــرم برد

فـــــــــــــــــــــــــــکره پر زدن تا ماهو

اما یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک روز باد وحشی

رویا هامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو با خودش برد

قفس افــــــــــــــــــــــــــــــــتادو شکستو

آینه افتادو ترک خورد

تازه فهمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم دروغ بود

دنیایی که ســـــــــــــــــــــــــــــــــــاخته بودم

دردم از ایــــــــــــــــنه که عمری

خودمو نشناخته بودم

تو تو آســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمونا بودی

 بابرنــــــــــــــــــــــــــــــــــده های آزاد

من تن خــــسته رو حتی

یه دفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه یادت نیوفتاد

حالا این قفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس شکسته

راه آســـــــــــــــــــــــــمون شده باز

اما تو قفــــــــــس نشستم

 دیگه یادم رفته پرواز

بهــــــــــــــار نوشتــــــ


از تو گفتن را دوست دارم،جان میبخشد به تن خسته ام

دلم به وسعت آسمانت گرفته معبودم...

امشب عزم دارم دلم را به رسم همیشگی برایت مشق کنم...

چه سخت است از تو گفتن در میان این واژه های گنگ و مبهم...

هر چقدر که قلم را در دستانم میچرخانم نمیتوانم واژه ها را برای از تو گفتن کنار هم بنشانم.

وسعت نام اعظمت در هیچ واژه ای نمیگنجد ،معبود آسمانیم...

دست به دامان کدام حرف و کلمه شوم برای به جا آوردن پاره ای از الطافت...

مهربان هستی...در برابرت شرمگین ترینم...

چگونه سر به آسمانت برآورم و از تو تقاضای اجابت کنم وقتی حتی به شکرانه ی ذره ای

از مهربانی هایت به سجده نیوفتاده ام...

تو از روح لطیفت در من دمیدی اما من هر چه بیشتر و بیشتر به گل نشاندمش...

به تباهی و سیاهی کشاندمش...

شرمگین ترینم فریاد رسم...

یگانه ی من ، ببخش بر من سبک سری هایم را که همواره تو غفار الذنوبی.

قربونه دله صبورت خداییـــــــ


پارگیـ را مـــد کردیم با چینیــ بر شلوارمانــ و حیــا را پاره کردیمــ


با لــ خــ تــ یــ تنمانــ حال مانده ایمــ با  نجابتمان  چه کنیم !!!!


آقای سرزمینــ من در کدامینــ لباس مردانگیتــ را جستجو کنم؟


بانــوی سرزمینــ من زیر هفتــ قلعه آرایــش


 با کدامین  رستـــــم  نجاتتــ دهم ؟؟
؟

 

معصومیتم کجاستــ؟ فرهنگ ایــــرانیه من کجاستــ؟

 

اصل و آباد و نسلــ آریــایی من کجاستـ ؟من کجای این تمدن مـدرن خوابــم برد ؟


http://www.8pic.ir/images/89375643099373464126.gif

http://www.8pic.ir/images/89375643099373464126.gif

http://www.8pic.ir/images/89375643099373464126.gif


چه احساس خوبیه وقتی میشنویم کسی میگوید:

مواظبـــ خودتــــ بــــاش

اما خیلی بهتر از آن ، اینست که میشنویم کسی میگوید :

خودمــــ همیشهـــ مواظبتمــــ ...

جاذبه ی سیب ، آدم را به زمین زد و جاذبه ی زمین ، سیب را !

فرقی نمیکند ، سقوط سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیـر از خداستـ...

خدایـــــــا

حواسم به همه هستـــ بجــز تـــو

پس حق داری اگر حواستــ به همه باشد بجـــز من...

در شهر بودم دیدم هر کسی به دنبال چیزی میدود :

یکی به دنبال پول...

یکی به دنبال چهره دلکش...

یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد...

یکی هم به دنبال نان...

اما دریــغ ، هیچکــس به دنبالــ خــدا نبود و خدا به دنبالــ همه!!!!


http://www.8pic.ir/images/89375643099373464126.gif+آهنگ وبمو هم گوش بدین،نازه.http://www.8pic.ir/images/89375643099373464126.gif

حتما بخونیــــــــــــد...


سلام...

اینم یه پست فوق العاده جنجالی برای دوستای خوبم..

نخونید ضرر کردید... یالا برید ادامه مطلب ...

نظر یادتون نره...

ادامه نوشته

چند بهار دیگر باید به انتظار بنشینم؟؟؟

آی قَطـــآر ! رآهَتـ رآ بِگیـــر وُ بُرُو...


دیگَر نَه کُــــوه تَوآن ریزِش دارَدو َنَه ریز عَلــــی پیرآهَنِ آضــــآفِه! 


دیگَــــر هیچ چیز مِثـــلِ سابِق نیستـ


سال نو پیشاپیش مبارکه همتون دوستای خوبم...

تولـــــدم مبـــارکـــــ...هیـــــــــ



سلام
سلام...

دوستای گلم از حضور تک تکتون یه عالمه ممنونم....


خییییییییییییییییییییییییلی خوشحالم کردید تشریف آوردید ...


خوب دیگه بریم سر اصل کاری که همه شکماشونو براش صابون زده بودن..


 کادو هاتونو رو کنید ....دلمان بسی ذوق مرگ شووووووووووووود....


از بد شانسیه من همین امروز نتم شارژش تموم شد....ینی این شانسم تو حلقم...

خخخخخخخخ


الانم اومدم کافینت خلاصه ببخشید زیاد باصفا نبود...




داداشا و آجی های مهربونه گلم تجکرات فراواااااااااااااااااااااان از تبریکاتون...میسی.
ادامه نوشته

یه "تو " دارم...قلقلیــــــــــه


آدم بايــد يه "تـــو" داشته باشـــه ،

كه هر وقتــــ از همه چي خستهـ و نااميـــد بود

بهــش بگه:

"مهــم اينه كه "تــــو" هستـــي.....

بيخيــال دنيـــ×ــا...."




امشب یهو دلــــــــــــم کودتا کرد...

تو رو می خواســـــــــــت.. ســَـرَم رو کردم زیر ِ بالشت

آروم به دلـــــــــــم گفتم خــــــــــفه شو....

دوره دموکراسی گذشته.... می زنم لهـــــــــت میکنمااا

نوکرتم خدا ...خودت یه کاری کن...


دلــم میخواد

گــرگ و میش  صب

نوک کوه

تــا خـرخــره ام  مـــــــــه باشــه

من بــاشم و اونــی کــه اون بــالاست

ــ تــ ـنهـــــــــــا ــ

اینـقـــــد فریاد بزنــم

تــا..

خـــودش بگه

خفه شو  درستش میکنم




 

خدایا تو دنیای ما آدما یه حالتی هست

به نام کم آوردن...

توکه خدایی نمیتونی تجربش کنی،خوش به حالت!

دنیاییه ما داریم؟؟؟؟ اوووووووووق

مردم عوض شدن،

زمونه عوض شده،

میدونی؟ این روزها،

وقتی با یه نفر دست میدی،

بعدش باید انگشتات رو هم بشماری

 و ببینی که هر ۵ تا رو پس گرفتی یا نه!

اصن من باختم....باختنه خودمه به کسی چه؟

اینم یه پست واسه دوستای خوبم...طولانیه ولی قشنگه...

بعد از مدتها آپیدم ینی حوصله ندارید بخونید؟

امیدوارم قدیمی نباشه.

                           گیرم که باختـــــــــه ام !!!                       

اما کسی جرات ندارد

به من دست بزند یا از صفحه

بازی بیرونم بیندازد، شوخی

نیست مــــــــــــن شاه شطرنجم !!!

صبورم و عجول!! سنگین...

سرگردان... مغرور... 

اخلاقم گند است؟؟

به خودم مربوط است!!

غرورم از حد گذشته است؟

به خودم مربوط است!! ...

تمام زندگی ام خودخواهانه است؟؟

زندگی خودم است!!

از عده ای متنفر شده ام؟؟

به خودم مربوط است!!

از ناصحان خوشم نمی آید؟؟

سلیقه ی خودم است!!

صدای خنده هایم از حد عادی بلندتر است؟؟

خوش حالی خودم است!!

عده ای را به فراموشی سپرده ام؟؟

حافظه ی خودم است!!

دلم می خواهد این گونه باشم!!

مجبور به تحمل من نیستید من همینم راضیم از خودم

(گیرم که باخته ام !!! اما کسی جرات ندارد

به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد،

شوخی نیست من شاه شطرنجم !!! )

صبورم و عجول!!

سنگین...

سرگردان...

مغرور...

لجباز به مقداری زیاد ...

با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!!

تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم...

آرزو طلب نمیكنم، آرزو میسازم...

لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر می کنی ،

من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی ...

لبخند می زنم و او فکر میکند بازی را برده ،

هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم...

زانو نمی زنم، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد !

زانو نمی زنم، حتی اگر تمـــــام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند !

مـــــــــــن زانــــــــو نمی زنـــــــــم...

دلـــمـــ کارهـــ دستـــ استـــ

{دِلـَــم کآر دَســـتــ   ـآستــ!}


{خُوَدم بآفتـَـــمَش،  تآرَش رآ ـآز سـُــکُوتــ!}


{ پُودَش رآ ـآز تَنـــــهآیی!}


 {هَمینـ آســـتــ کِه خَریدآر نـَـــدآرَد!}

کمیــــ همــ تو بهــ سـاز منــ برقصــ... دنیــآ          


✘ .:.:. گــآهــﮯ بـآیــב بـפֿــنــدﮯ .:.:. ✘

✘ .:.:. بــآ صــِدآﮯ ِ بــُلـَنـב .:.:. ✘

✘.:.:. ڪــه ڪــَر شَــوَב آســمــآטּ .:.:. ✘

✘ .:.:. وَ فــَریـآב بــزَنــﮯ .:.:. ✘

✘ .:.:. בُنیــآ .:.:. ✘

✘ .:.:. نـآمـَـرבَم اَگــه بـآ ایـטּ صــבآﮯ פֿـنــבه نَــرَقـصـــونَـمــتـــــ (!) .:.:. ✘

باورم خط خطی شده...میفهمی؟

 

ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم

نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده..

ماها آدمای بی احساسی نیستیم

ماها بی معرفت و نا مردم نیستیم

یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن

 که یه سری بــــاورامون و از بین بـــردن!!



لطفا خفه شو...ببینم بلدی؟


قـ ـلـ ـب عـ ـزیـ ـز لـ ـطـ ـفـ ـا خـ ـفـ ـه شـ ـو...! 

و در هـ ـمـ ـه کـ ـارهـ ـا دخـ ـالـ ـت نـ ـکـ ـن...!

هـ ـمـ ـان کـ ـه خـ ـون "پـ ـمـ ـپـ ـاژ"کـ ـنـ ـی

کـ ـافـ ـیـ ـسـ ـت...!

اگـ ـر هـ ـم خـ ـسـ ـتـ ـه شـ ـدی...! 

اجـ ـبـ ـاری نـ ـیـ ـسـ ـت بـ ـه کـ ـار



بی لیاقت

ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﻮﻣﺤﮑﻮﻣﻢ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪم!!

ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ……

ﻭﻗﺘیــــ…

ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺎﻥ ﺑﺮﺳﺮﻡ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:

ﻫـــــــی...

ﺗــــــــــﻮ …

ﺁﺯﺍﺩیـــــ !

ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻣﻬﺎﯼ ﻏــﺮﯾـــــــﺒـــﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻠﻮﻝ منــ می آمد


          د بگو د ...

خیلی دوست دارم یکی بهم بگه؛

قدر این روزاتــــو بدون

بعد منم محکم بزنم پس گردنش و بگم دقیقا کدوم روزا؟

هاااااااان؟کدوم روز؟

نشون بده با دست!

زود باش دیگه!!

 بگووووووووووووووووووو..

مــــــادر... زندگیــــ

مـــــــــــاבر

ڪوבڪش را شیر مےِ בهـב

و ڪوבڪ از نور چشم ماבر خوانـבטּ و نوشتـטּ مےِ آموزב

وقتےِ ڪمےِ بزرگتر شـב

ڪیف ماבر را خالےِ مےِ ڪنـב تا بستـﮧ سیگارےِ بخرב


بر استخواטּ هاےِ لاغر و ڪم خوטּ ماבر راه مےِ روב

تا از בانشگاه فارغ التحصیل شوב

وقتےِ براےِ خوבش مرבےِ شـב

پا روےِ پا مےِ اندازב

و בر یڪےِ از کافـﮧ تریاهاےِ روشنفکراטּ

ڪنفرانس مطبوعاتےِ ترتیب مےِ בهـב و مےِ گویـב :

زטּ ناقص العقل است ...

دنیاییهــــــ!!!! وآلـــــآ


"صفــر" را بستنـב تا ما بـہ بیروטּ زنگ نزنیم ..

از شما چـہ پنهوטּ ؛ ما از בروטּ زنگ زבیم !


"حسیـטּ پناهـے"
 
✘    ✘    ✘  


روے زمینے زنـבگے مے ڪنیم ڪـﮧ פֿــوבش رو " جو " گرفتـﮧ !


בیگـﮧ تڪلیـف آבماش معلومـﮧ ...!


  ✘  ✘  ✘  ✘ 


اینجا سرزمیـטּ واژه هاے وارونـہ است

جایے ڪـہ گنج ،"جنگ"میشوב

בرماטּ ،"نامرב"

قهقهـہ ،"هق هق"

اما בزב هماטּ "בزב" است...

בرב هماטּ "בرב"

وگرگ .. هماטּ "گرگ"

خدا هم در حیرت است از آفرینشمان...

قصه ی خوابیدن وجدان ها، روی خوابیدن

اصحاب کهف را سفید

کرده است...

خدایا آیه ای هم برای این نازل کن...

چه زیبا نقش بازی میکنیم و چه آسان در

پشت نقاب هایمان

پنهان میشویم ...

حتی خدا هم از آفرینش چنین بازیگرانی

در حیرت است...


خیره مانده ام به نبودنت....


فـرض کـن بــه عـکــاس بـگـویــــــــم :
تـارهـای سـپـیــــــد را سـیــاه کـنـــــــد…..
و چـیـــــن و چـروک هـا را مـاسـت مـالـــــــی…
و حـتـی از آن خـنـده هـا کـه دوسـت داری بـرایـم بـکـارد
بـاز هـم از نـگـاهـــــــــم پـیـداسـت چـقــــدر …
بـه نــبـــودنـــت خـیـره مـــانــــــده ام…


             آقا رسما اومدم از سرورم عذرخواهی کنم...

سلام خدایی...سلام سرورم...

مهربونم میخوام یه دل سیر باهات حرف بزنم...

میخوام بگم ببخشید که هیچ وقت اونجوری که شایستت بود بندگی نکردم وهی غر زدمو ایراد گرفتم.

ببخشید که خیلی وقتا، خیلی کارامو به حرف زدن با تو مقدم دونستم

معبود خوبم عفو کن اگه بعضی وقتا اومدم سراغت،ولی به خاطر خودم بود نه تو...

خیلی وقتا چون کارم گیر بود اومدمو صدات کردم...اومدمو زجه زدم... همیشه خواسته های دنیاییمو برات صف

کردم،دیگه هیچی نمیخوام...هیچی...فقط خودتو میخوام...

پناهم،سنگ صبورم،فکر کردی به غیر تو کیو دارم؟هان؟فکر کردی اگه اجابتم نکنی،ولت میکنم؟

نه،من به خاطر این خواسته های مادی که بوی دنیا میده که بیخیالت نمیشم...

همه کسم ...سفت چسبیدمت...

یگانه ی من،حقا که بهترین مرهمی.مگه تو علیم من،نیستی؟پس همه زندگیمو با خیال راحت میسپرم بهت.

میترسم از اینکه تو رو واسه دردامو تنهاییام بخوام،من میخوام تو رو واسه خودت بخوام،واسه خوبیات...

فریاد رسم میشه به فریاد بهارت برسی؟میشه بهم نشون بدی که برات مهممو بهم توجه داریو ازم

روبرنگردوندی!!!

خدا اجازه؟ من دلم بسته به زنجیرغمت ،نگاه نکن به جرم من،نگاه بکن به کرمت.

الهی العفو...خدایی یه جوری میخوامت که هیچ کیو نمیخوام.

                                  جواب نظر دوستم گمشده

هر چقدم که حرفام تکراری باشه، اینا دردمه میفهمی؟عقلم به این جور چیزا نمیکشه که پرسیدم.پرسیدم که آرومم کنین.پرسیدم تا شاید یکی پیدا بشه و قبلا تو موقعیت من بوده باشه و بتونه جوابمو بده.خدام خسته شده؟؟؟؟؟آقا من رسما اینجا جلو همه از خدام عذرخواهم.ببخشیدخدایی ببخشید سرورم که ناشکری کردم.چشم دیگه برای اینکه خدام و شما ناراحت نشین سوالامو تو ذهن لعنتیم نگه میدارمو بالاخره یه روز میپکم.کلا دو دسته آدمن که دوس دارن تو دنیای خدا زندگی کنن،یکی  آدمای حریص،یکی هم کسایی که اینقد خوبن که مطمئنن اگه برن اون دنیا جاشون امنه.اون 2خی 15 ساله تمام سختی که داره میکشه به خاطر دیدن زجر کشیدن اطرافیانشه.کاش منم م3 اون بمیرم.کاش به منم بگن حدودا کی میمیری که یه استغفار 2رس حسابی بکنمو از اون روز تا روز مرگم خوب زندگی کنم.کاش خدا این تخفیفو بهم بده.کاش یهویی و تو اوج غفلت نبرتم کاش منم حداقل م3 اون اون چند روز باقی مونده رو بتونم با خدام عشق بازی کنم.چرا همه دردو تو بیماری لاعلاج میدونین؟منم مغزم بیماری لاعلاج گرفته.چرا به جای اینکه روشنم کنی بهم میتوپی؟طرفدارای وب چیزی نگفتن هنوز پ قاطیشون نکن. اگه نظرامو نگاه کرده باشی به خیلیاگفتم سعی میکنم عوض شم فقط یه کم فرصت میخوام.اینا رو نوشتم تا آرومم کنین نه آشوبم.اومدنت هم برام مهمه.